راههای ترویج فرهنگ وقف و ایجاد موقوفات جدید در جامعه
هر چند در هیچ یک از آیات قرآن صریحا به وقف اشاره نشده است اما، علمای اسلام از کلیت برخی مفاهیم اخلاقی که در قرآن ذکر شده است چنین نتیجه میگیرند که وقف مورد تأیید قرآن است.
قرآن در توسعه ی فرهنگ وقف در جامعهی اسلامی تأثیر محتوایی و موضوعی داشته است. ذکر آیهی (فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه ان الله سمیع علیم) در وقفنامهها نشانهی تأثیر قرآن در گسترش فرهنگ در جامعهی اسلامی است.
همچنین رفتار و شیوهی پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) به صورت قول یا فعل در رواج و گسترش وقف از اهمیت ویژهای برخوردار است. به موجب تأکیدی که آن بزرگواران به مسألهی وقف داشتند مسلمانان بخشی از امکانات مالی خود را وقف کردند. عمل آنها به وقف نیز بر رفتار مسلمانان تأثیر گذاشت.
در کشور ما ایران نیز از گذشتههای دور وقف مرسوم بوده است. مرحلهی اول توسعهی وقف در ایران با تصرف زمینهای مفتوح العنوة آغاز میشود. در دورهی سامانیان برای ادارهی موقوفات تشکیلاتی به نام دیوان اوقاف به وجود آمد.
با حمله ی مغولان به ایران وضع موقوفات آشفته شد اما با روی کار آمدن صفویان وضع موقوفات دوباره سر و سامان گرفت و در دورهی قاجاریه رو به فزونی گذاشت.
در سال 1289 قانون وزارت معارف و اوقاف تصویب شد ولی چون این قانون دارای اشکالات شرعی و اجرایی بود پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با فتوای امام خمینی (ره) قانون جامع اوقاف مطابق احکام و شریعت اسلام و در نظر گرفتن راهکارهای اجرایی تهیه و به تصویب رسید.
سنت وقف ویژهی کشورهای اسلامی و شرقی نیست بلکه در میان کشورهای آلمان، فرانسه، و نظامهای آنگلوساکسون تشکیلات عام المنفعهای وجود دارد که کارکرد آنها شبیه نهاد وقف است. وقف در جامعه دارای سه دسته کارکرد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است.
اولین و مهمترین کارکرد وقف از گذشتههای دور تاکنون کارکرد فرهنگی است و در بعد اجتماعی همچون چتری بزرگ سایهی خود را بر سر نیازمندان میگستراند. به لحاظ اقتصادی ماهیت اوقاف جنبهی اقتصادی دارد .
و به عنوان پشتوانهی قوی مالی برای دولت مطرح است. به لحاظ آثار مثبت اقتصادی وقف در جامعهی اسلامی، اسلام عمل به وقف را در ردیف ایمان به خدا، رسول خدا و روز قیامت قرار داده است.
نظر به اهمیت و جایگاه وقف در اسلام و نقش آن در حل معضلات جامعهی اسلامی در نوشتار حاضر تلاش داریم تا پس از بیان مسألهی وقف در اسلام و کارکردهای مختلف آن، راههای گسترش فرهنگ وقف و ایجاد موقوفات جدید در جامعه را تبیین و بررسی نماییم.
وقف در قرآن
هر چند در هیچ یک از آیات قرآن به گونهای مستقیم و صریح به وقف اشارهای نشده است اما، علمای اسلام از کلیت برخی مفاهیم اخلاقی که در قرآن ذکر شده است چنین نتیجه میگیرند که وقف مورد تأیید قرآن است.به این ترتیب که اعمال خیر و صالح همواره در قرآن مورد تأکید قرار گرفته و مصادیق آن شامل وقف نیز میشود. به عبارت دیگر، برای نگرش به مقام وقف در قرآن، باید آیات شریفهای که بر انفاق، احسان، تعاون، صدقه، عمل صالح، قرضالحسنه، خیرات، مبرات، باقیات الصالحات، ایثار و... صراحت دارد .
در نظر گرفته و از طرفی مبارزهی بیامان وحی الهی را با کنترل مال، تکاثر، اسراف، تفاخر، استکبار، سرقت، طغیان، کسب حرام، حب مال، راندن قهرآمیز یتیم، خودبینی و... با تعمقی وسیع از سر علم و ایمان بنگریم تا به ثمرات ارزندهی وقف برای اعتلای جامعه پی برده باشیم.
آیاتی که در قرآن ناظر به وقف میباشند عبارتند از: آیات 195، 270، 215، 261، 272، 271، 263، 262، 254، 148 سورهی بقره، آیات 24 و 25 سورهی معارج، آیهی 31 سورهی ابراهیم، آیهی 54 سورهی قصص، آیهی 35 سورهی حج، آیهی 10 سورهی منافقون، آیهی 38 سورهی شوری، آیات 10، 7 و 18 سورهی حدید، آیهی 38 سورهی محمد (ص)، آیهی 16 سورهی تغابن، آیات 21 و 34 سورهی توبه، آیات 1 و 2 سورهی تکاثر، آیات 4 - 1 سورهی همزه، آیات 34 و 46 سورهی فصلت، آیهی 97 سورهی نحل، آیهی 24 سورهی انفال، آیهی 38 سورهی نساء، آیهی 39 سورهی سبأ، و آیات 115، 92، 17 و 134 سورهی آل عمران.
در اینجا به برخی آیات قرآن که دلالت بر وقف دارند: اشاره میکنیم:
1. (المال و البنون زینة الحیوه الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر أملا) (کهف: 42)
مال و فرزندان زینت حیات دنیاست ولیکن اعمال صالح که تا قیامت باقی است (مانند نماز، تهجد و ذکر خدا و صدقات جاری...) نزد پروردگار بسی بهتر و عاقبت آن نیکوتر است.
2. (و یزید الله الذین اهتدوا هدی و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر مردا) (مریم: 76)
و خدا بر هدایت یافتگان میافزاید و اعمال صالحی که اجرش نعمت ابدی است نزد پروردگار تو بهتر از مال و جان فانی دنیا) است هم از جهت ثواب الهی و هم از جهت حسن عاقبت اخروی.
3. (لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون) (آل عمران: 92)
هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست میدارید در راه خدا انفاق کنید.
به طور کلی، قرآن کریم در توسعهی فرهنگ وقف در جامعهی اسلامی تأثیر محتوایی و موضوعی داشته است. به این ترتیب که میتوان وقف را دارای شکل و محتوا دانست که شکل آن مربوط به تحولات اجتماعی و مقتضیات زمانی و مکانی است .
و در معرض تغییر و دگرگونی قرار دارد، در حالی که محتوای آن احتیاج به راهنمایی صحیح و اصولی دارد و نقش قرآن در این زمینه بسیار حایز اهمیت است.
به عبارتی دیگر، تأثیر محتوایی قرآن در رواج وقف مهمتر از تأثیری است که قرآن میتوانست در شکل وقف داشته باشد. چنانچه قرآن صراحتا شکل وقف را بیان میکرد در این صورت شاید ماهیت اخلاقی وقف تحتالشعاع شکل ظاهری آن قرار میگرفت؛
در حالی که اشارهی قرآن به روح و محتوای وقف هشداری است به وجدان پاک انسانها که اعمال خیر را به دور از هدفهای نفسانی و دنیوی انجام دهند و بدین ترتیب مدارج متعالی اخلاقی را طی کرده به کمال انسانی خود نایل شوند.
از نظر تاریخی نیز نقش قرآن در تحریک مسلمانان در عمل به وقف قابل توجه است. زیرا مسلمانان پس از شنیدن آیات مربوط به خیرخواهی، نیکوکاری،احسان و ایثار و... به حضور پیامبر (ص) میرسیدند و چگونگی انجام این اعمال را جویا میشدند و آن حضرت شیوهی وقف را پیشنهاد میفرمود.
وقف در سیرهی پیامبر
رفتار و شیوه پیامبر اکرم (ص)، به صورت قول یا فعل، در رواج و گسترش وقف در جامعهی اسلامی دارای اهمیت فراوانی است. به موجب تأکیدی که آن حضرت بر مسأله وقف و نتایج مثبت آن در جامعه داشتند، بسیاری از مؤمنین سعی میکردند بخشی از امکانات مالی خود را وقف امور خیریه کنند.پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: »ان مما یلحق المؤمن من عمله و حسناته بعد موته علما نشره و ولدا صالحا ترکه و مصحفا ورثه او مسجدا بناه او بیتا لابن السبیل بناه او نهرا أجراه و صدقة اخرجها من ماله فی صحة و حیاته و تلحقه من بعد موته 1)
چند چیز است که بعد از مرگ مؤمن پاداش آنها به او میرسد: علمی که از خود به یادگار گذاشته است، فرزند صالحی که جانشین خوبی برای او باشد و قرآنی که به ارث گذاشته باشد، یا مسجدی که ساخته است، یا منزلی که برای مسافرین در راه مانده ساخته است یا نهری که آن را جاری ساخته است، یا صدقهای که در حال حیات خود انجام داه است«.
از این حدیث میتوان سه مسأله را بیان کرد: 1. وقف اموال و ارزش علم و فرزند صالح در یک ردیف ذکر شده است. 2. در طول تاریخ اسلام ارتباطی جداییناپذیر بین وقف اموال، دانش و فرزند صالح وجود داشته است. 3. وقف اموال باعث دستابی انسان به دانش و فرزند صالح میشود.
براساس روایات اسلامی رسول اکرم (ص) زمینی داشت که آن را در راه خدا وقف کرد و اصحاب و یاران او نیز در این زمینه از ایشان پیروی کردند. به عنوان مثال، زمینهای »مخیریق« که با وصیت در اختیار پیامبر (ص) قرار گرفته بود پیامبر (ص) آنها را وقف کرد و این زمینهانخستین صدقهی موقوفه در اسلام میباشد.
2) همچنین بنا به بعضی روایات، باغهایی به نام »حیطان سبعه« از جملهی موقوفات پیامبر (ص) میباشد.3) نیز نقل شده است که آن حضرت موقوفاتی داشتهاند و از عواید آنها به مهمانان خود انفاق میکرده است4)
پیامبر (ص) با چنین نگاهی به وقف، عمل به وقف را در میان مسلمانان به صورت یک سنت نبوی حسنه رایج کرد. عمل به وقف در رفتار پیامبر (ص) بر صحابهی او تأثیر گذاشت به طوری که، زبیر از یاران پیامبر (ص) خانهی خود در مکه و مصر را وقف کرد.
عبدالله بن عمر سهم خود را از خانهی پدری وقف نیازمندان نمود. سعد بن عباده باغ معروف خود »مخراف« را از طرف مادرش صدقه کرد. عثمان و طلحه خانههای خود را وقف کردند و عبدالله بن عباس املاک خود را در صهوه وقف نمود و... 5)
وقف در سیرهی ائمهی معصومین
بعد از پیامبر اکرم (ص)، ائمه معصومین (ع)، الگوها و نمونههای عینی تحقق اسلام هستند و رفتار و گفتار آنان تعیین کنندهی رفتار و فرهنگ مسلمانان است. اهمیت وقف در نظر ائمه (ع) تا آنجاست که حضرت علی (ع) در یکی از وقفنامههایش هدف خود را از وقف چنین بیان میکند:»ابتغاء وجه الله لیولجنی الله به الجنة و یصرفنی عن النار و یصرف النار عن وجهی یوم تبیض وجوه و تسود وجوه: به منظور جلب رضایت الهی تا به سبب آن مرا داخل بهشت برین فرماید و از آتش دورم دارد و آتش را از صورتم دور فرماید در روزی که صورتهایی سفیدند و صورتهایی سیاه«6)
در میان ائمهی (ع)، حضرت علی (ع) بیشترین وقف را داشته است. علی (ع) در مدت 25 سال امامت خود به کارهای کشاورزی و باغداری مشغول بودند و از این طریق املاک و مزارع فراوانی را به دست آوردند. آن حضرت غلات باغها را در راه رضای خدا به صورت زکات و صدقهی واجب یا مستحب انفاق میکردند .
و در آخر عمرشان همهی باغها و مزارع را وقف کردند. این باغها برای حجاج خانهی خدا و برای فقرا خانه شد. از آن حضرت نقل شده است: »خود را با رسول خدا (ص) دیدم که از گرسنگی سنگ بر شکم میبستم، در حالی که اکنون صدقهی مال من سالیانه به چهل هزار دینار میرسد«7)
از جمله موقوفات علی (ع) صد چشمهی آب بود که برای حاجیان خانهی خدا وقف کرد از آن حضرت روایت شده است که فرمودند: »صدقه و حبس دو ذخیره هستند، پس آنها را برای روزگار خودش حفظ کنید.«8) حضرت فاطمه (س) نیز بسیاری از باغهای خود را در مدینه وقف کرد9)
حضرت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) هم باغهای خود را که هم اکنون در محله ی »نخاوله« مدینه به نام باغ صبا و باغ مرجان معروف است وقف کرده اند10) سایر ائمه (ع) املاک و اموال خود را در راه خدا و برای رفع نیاز فقرا وقف کردهاند. امام محمد باقر (ع) و امام صادق (ع) موقوفاتی در مدینه داشته اند.
وقف در ایران
وقف در ایران سابقهی طولانی دارد به طوری که نذورات و وقف اموال به آتشگاهها و معابد از دوران باستان متداول بوده است و در دورهی اسلامی نیز با تحول در شکل و احکام آن ادامه پیدا کرده است.اوقاف در ایران از زمان تصرف سرزمین ایران به دست مسلمانان عرب و در قرن اول هجری رو به گسترش و تحول نهاد. لمبتون در کتاب مالک و زارع در ایران دربارهی وقف چنین مینویسد:
چنین به نظر میرسد که فکر ایجاد زمینهای وقفی در اصل از این جا پیدا شده باشد که پس از غلبهی تازیان، زمین به مسلمانان فاتح تعلق گرفت... آنان زمینهای خود را یا به دلخواه و یا در برابر
گرفتن پاداش تسلیم کردند.
با این همه از آن پس به صورت موقوفه درآمد و سپس روستاییان در برابر پرداخت مالالاجاره در املاک مزبور دارای حق انتفاع و به اصطلاح »منفعت« شدند، زیرا در این مورد زمین وقفی به نفع جامعهی اسلامی »حبس« شده بود.
اما وضع املاک موقوفه پیچیدهتر از این بود. در ازمنهی متأخر کلمهی وقف بیشتر در مورد زمینهایی به کار برده شد که مالکیت آنها به نفع جامعه یا یکی از امور خیریه »حبس« شده باشد 11)
مرحلهی اول توسعهی وقف در ایران با تصرف زمینهای »مفتوح العنوة« (اراضی که مسلمانان از کفار از طریق جنگ به تصرف در آوردند) آغاز میشود. زیرا این گونه اراضی در حکم وقف است.
در دورهی خلفای عباسی که به عصر طلایی تمدن اسلامی شهرت دارد، رقبات موقوفه و درآمد آنها در تمام ممالک اسلامی رو به فزونی نهاد و مردم خیراندیش و امرا و وزرا و بزرگان و تجار موقوفات زیادی را برای امور عام المنفعه از خود به یادگار گذاشتند.
چنانکه از مصارف موقوفات همه گونه وسایل زندگی طبقات بیبضاعت به خوبی فراهم بود. در همین عصر در شهرهای بزرگ ایران مثل شیراز، اصفهان و ری املاک بسیاری برای امور فرهنگی، بهداشتی و دینی بوسیلهی حکام و وزرای آنان وقف گردید 12)
در دورهی سامانیان در نیمهی دوم قرن چهارم تشکیلات اداری به نام »دیوان اوقاف« به وجود آمد که به کار مساجد و اراضی موقوفه رسیدگی میکرده است. قبل از آن وظیفه ادارهی اوقاف بر عهدهی قضات بوده است.
از به وجود آمدن دیوان اوقاف معلوم میشود که در این دوره موقوفات نسبتا فراوان بوده است. از طرفی، چون مهمترین منبع درآمد در این دوره زمین کشاورزی بود و رقبات موقوفه را اراضی کشاورزی تشکیل میدادند لذا، موقوفات از اهمیت ویژه و حیاتی برخوردار بود.
به همین دلیل، دخالت حکام و سلاطین نیز در امور موقوفات به منظور جلوگیری از تصرف آنها توسط غاصبین دیگر شاید تا حدودی توجیهناپذیر باشد. چنانکه لمبتون مینویسد:
نظرا مالکیت این گونه زمینها تا ابد غیرقابل انتقال میشد اما عملا مانند انواع دیگر زمین ممکن بود به وسیلهی غاصبان غصب شود. قدیمیترین مورد دخالتی که سراغ داریم عمل عضدالدوله بویی در مورد اوقاف سواد است که مفتشان و ممیزانی بر آنها گماشت و برای هر کدام مبلغ معینی به عنوان وظیفه مقرر کرده است 13)
در دورهی سلجوقی، نظامالملک وزیر ملک شاه، مدارس نظامیه را با استفاه از درآمد موقوفات بنیان نهاد.جرجی زیدان دربارهی مدرسهی نظامیهی بغداد مینویسد:
بازارها و کاروانسراها و گرمابهها و دهها در اطراف دور و نزدیک مدرسه خریداری و وقف مدرسه شد و هزینهی آن به شش صد هزار دینار رسید 14)با حملهی مغولان به ایران وضع موقوفات آشفته گردید و اشراف برخی از آنها را تصرف کردند.
تلاشهای خواجه نصیر طوسی در دورهی هولاکو برای سر و سامان دادن به وضع موقوفات، با وجود اینکه نظارت بر آنها را خود به عهده گرفت نتیجهی خوبی نداشت و مشکلات همچنان تا زمان اسلام آوردن ایلخانان مغول ادامه یافت.
تلاشهای رشیدالدین فضلالله همدانی در این زمینه بسیار حایز اهمیت است. محلهی ربع رشیدی، شامل کتابخانه، بیمارستان و مسجد، از موقوفات بسیار بزرگ آن دوره بود. توجه به موقوفات در این دوره بسیار چشمگیر بوده و رشیدالدین فضلالله تأکید زیادی بر آن داشت.
همین وسعت و اهمیت سبب ایجاد تشکیلات منظمی برای ادارهی موقوفات به نام حکومت اوقاف، وابسته به دیوان قضا گردید که تحت نظارت قاضیالقضات عمل میکرد و رییس آن حاکم اوقاف بود 15)
پس از این دوران ماهیت مذهبی سلسلهی صفویه سبب تحول نوع و مصارف موقوفات گشت. در این دوره تشکیلات مستقلی برای ادارهی موقوفات زیر نظر صدر به وجود آمد که نمایندگانی در همهی شهرهای بزرگ به نام وزیر اوقاف داشت و نظارت بر اوقاف بر عهدهی آنها بود.
این توجه موجب گسترش کاروانسراها، رباطها، تکیهها، امامزادهها و آبانبارهای وقفی در این دوره گردید. در تذکرة الملوک از وظایف منصب مطلق صدارت این گونه یاد شده است:
تعیین حکام شرع و مباشرین اوقاف تفویضی و ریشسفیدی جمیع سادات و علما و مدرسان و شیخالاسلامان و پیشنمازان و قضات و متولیان و حفاظ و سایر خدمه ی مزارات و مدارس و مساجد و بقاع الخیر و وزرای اوقاف و نظار و مستوفیان و سایر عملهی سرکار موقوفات و محرران و غسالان و حفاران با اوست 16)
در دورهی صفویه موقوفات رشد و پیشرفت قابل توجهی داشته است. لمبتون میگوید:اصولا صفویه بسیاری از املاک خود را وقف مقاصد خیریه بخصوص وقف بقاع متبرکهی شیعه و از همه بالاتر آستانهی امام رضا (ع) در مشهد و خواهرش (س) در قم کردند. بعضی از این املاک وقفی موقوفاتی بود که به خاندان صفویه، پیش از آنکه به سلطنت برسند، تعلق داشت. شاید بتوان گفت در زمان شاه عباس اول بیش از هر دورهی دیگر به عدهی املاک موقوفه اضافه شد 17)
با سقوط صفویان، وضع موقوفات آشفته شد. با روی کار آمدن افشاریه و توجه نادر شاه به امور نظامی، وی برای تأمین مخارج نظامی، بخشی از موقوفات را ضبط کرد. در دورهی زندیه، کریم خان زند قصد داشت مانند صفویان به موقوفات توجه نشان دهد، اما موفق نشد18)
در دورهی قاجاریه، موقوفات رو به فزونی گذاشت، اروپاییانی که در این دوره از ایران دیدن کردهاند، از املاک فراوان موقوفه سخن گفتهاند. از جمله هانری رنه دالمانی که در اواخر دورهی سلطنت ناصرالدین شاه از ایران دیدن کرده است، مینویسد:
»املاک بسیاری وقف مساجد و مدارس و بقاع متبرکه شده است. عایدات املاک وقفی بسیار زیاد است، مخصوصا عایدات موقوفات امام رضا (ع) که مقبرهی او در شهر مشهد واقع است بسیار مهم میباشند«.
وی درآمد موقوفات امام رضا (ع) را در سراسر کشور شصت هزار تومان نقد و ده هزار خروار غله ذکر میکند. با وجود اینکه املاک موقوفه از دادن مالیات معاف بودند، شاه به عنوان حق التولیه سالی هزار تومان از مشهد دریافت میکرد 19)
آنچه در تاریخ معاصر ایران دارای اهمیت خاص است تصویب قانون موقوفات میباشد که ادارهی موقوفات تا حدودی سر و سامان میگیرد.
در سال 1289 هجری شمسی قانون »وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه« تصویب شد و مسؤولان ادارات معارف در شهرستانها موظف به انجام امور مربوط به اوقاف بودند. قوانین مربوط به وقف ضمن قانون مدنی از تاریخ 18 / 2 / 1307 شمسی لازمالاجرا شد.
در این زمان مصوباتی در مورد زمینهای مزروعی موقوفه اجرا شد که نتیجهی آن فروش قسمت عظیمی از املاک موقوفه یا اجارهی طویلالمدت آنها بود. این قوانین و مصوبات دربارهی اوقاف و چگونگی ادارهی آ نها با موازین فقه اسلامی مطابقت نداشت.
لذا، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با فتوای حضرت امام خمینی (ره) تغییراتی در جهت بازگشت اوقاف سابق به مالکیت وقفی صورت گرفت. فتوای امام (ره) در مورد وقف مبنی بر اینکه »موقوفات باید به حال وقفیت باقی مانده و بدان عمل شود« تأثیر زیادی بین روستاییان که در نتیجهی اصلاحات ارضی زمینهای موقوفه را تصرف کرده بودند گذاشته است 20)
به استناد قانون تشکیلات و اختیارات سازمان حج و اوقاف و امور خیریه مصوب 2 / 10 / 1363 مجلس شورای اسلامی، سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریه باید از طرف ولی فقیه، مجاز در تصدی اموری که متوقف بر اذن ولی فقیه است، میباشد 21)
عواملی از قبیل تغییر ساختار تشکیلاتی سازمان اوقاف و ادارهی آن تحت نظارت مقام ولایت فقیه، تصویب قوانین لازم در جهت احیای موقوفات و رعایت احکام وقف و مسایل شرعی سبب گردید تا افراد خیر در این امر مهم اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بیشتر مشارکت کنند.
کارکردهای وقف در جامعه
اوقاف اگر طبق احکام اسلامی در جامعه عمل شود میتواند تأثیر بسزایی در حل مشکلات اجتماعی - فرهنگی و اقتصادی داشته باشد.به طور کلی، آثار و کارکردهای وقف در جامعه را میتوان به سه دسته کارکردهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تقسیم کرد، بنابراین، قبل از آنکه راهکارهای ترویج فرهنگ وقف در جامعه را بیان کنیم لازم است که در ابتدا با کارکردهای اوقاف در جامعه آشنا شویم تا با آگاهی از نتایج مثبت وقف در جامعه در گسترش فرهنگ وقف تلاش جدی نماییم.
کارکرد فرهنگی
اولین و مهمترین کارکرد وقف در جامعهی اسلامی از گذشتههای دور تاکنون کارکرد آموزشی و فرهنگی است. ابعاد آموزشی و فرهنگی وقف در جوامع اسلامی بسیار گسترده است.وقف به عنوان یک منبع مستمر مالی مراکز علمی پشتوانهی مردمی داشته است .و چه بسیار مدارس و مراکز علمی در جهان اسلام از طریق وقف ایجاد و گسترش یافتهاند و بسیاری از عالمان بزرگ با استفاده از درآمدهای اوقاف توانستهاند به مدارج عالی علمی برسند. از طریق تقویت مالی مدارس اسلامی توسط وقف، این مدارس توانستند در فرهنگ نظام تعلیم و تربیت اروپا تأثیر بگذارند.
وقف پاسدار نشر معارف اسلامی است. استفاده از درآمدهای وقف برای ساخت مساجد، دانشگاهها، خوابگاههای دانشجویی، تأسیس کتابخانههای عمومی، برگزاری کنگرهی جهانی حج، مجالس عزاداری ائمه (ع)، مسابقات قرائت قرآن کریم در سطح بینالمللی، و...
از کارکردهای فرهنگی وآموزشی وقف میباشد. از طریق وقف مسلمانان توانستهاند از طریق مدارس دینی موقوفه بهترین شاهکارهای خود را به جهانیان معرفی نمایند و علم و دانش آنها از طریق اوقاف گسترش و رواج یافته است.
کارکرد اجتماعی
در بعد اجتماعی وقف همچون چتری بزرگ سایهی خود را بر سر تمام نیازمندان و محرومان میگستراند و جامعه را از فقر که عامل بسیاری از مفاسد اجتماعی، اخلاقی و سستی در ارکان دینی است، نجات میدهد و امکان همزیستی مسالمتآمیز را در محیطی مملو از اخوت و حسن ظن، که زمینهساز پیشرفت و تعالی جامعه خواهد شد فراهم میکند.بسیاری از خدمات اجتماعی در گذشته از طریق موقوفات ارائه میشده است؛ کاروانسراها، رباطها، دارالایتام و... اماکنی بودند که به شدت مورد نیاز جامعه سنتی بوده و واقفان با عنایت به این دسته از نیازهای اجتماعی اقدام به عمل وقف میکردهاند، .
حمایت از گروههای اجتماعی مانند مسافران، فقرا، کمک به ازدواج افراد بیبضاعت، ایجاد مراکز بهداشتی و درمانی، تأسیس پرورشگاههای کودکان بیسرپرست، ایجاد مجتمع تربیتی در مناطق محروم کشور و... از مهمترین کارکردهای اجتماعی وقف در جامعه است.
کارکرد اقتصادی
در میان افراط و تفریطهای نظام سرمایهداری و کمونیستی، اسلام که دین عدالت و اعتدال است، نظام اقتصادی برتری از جانب خداوند و مطابق فطرت و طبیعت بشر آورده است که نه ظلم و بیعدالتی رژیم سرمایهداری در آن دیده میشود و نه دیکتاتوری رژیم مارکسیستی. اسلام به جای توسل به زور و دیکتاتوری اقتصاد را با عبادت و سیاست پیوند داده است .و با تربیت بسیار مؤثر خود، محیطی اسلامی میسازد که برخلاف محیطهای مادی که تکاثر و اتراف ملاک برتری است و همه سعی میکنند همه چیز را در انحصار خود درآورند، در محیط اسلام سادگی و غیرخواهی و ایثار و تعمیم ثروتهای اضافی شخصی از راه وقف، حبس، هبه و... نه تنها ملاک برتری است بلکه عبادت بزرگ محسوب میشود.
از سوی دیگر، سیاست اسلام بر کنترل تعدیل و حفاظت ثروت جامعه است. به این ترتیب، تمام راههایی که منجر به سرمایهداری بدون کار میشود، همه را کنترل کرده است و با گرفتن خمس و زکات و تشویق افراد به وقف و... از ثروتمندان و تقویت افراد ضعیف در برابر آنها، فاصله را بسیار کم کرده، در جامعه تعدیل ایجاد میکند. بر این اساس، وقف در جامعهی اسلامی ثروتهای جامعه را تعدیل میکند.
مکتب رهایی بخش اسلام برای نجات انسان از ناامیدیها و بیتفاوتیها و به ویژه رفع تبعیضهای گوناگون و استقرار نظام متعالی بر پایهی قسط و عدل در جامعهی بشری پدیدهی شگرف وقف را ارایه نموده است. اسلام از طریق وقف توانسته است اختلاف طبقاتی جامعه را از بین برده و راهی برای تأمین زندگی نیازمندان پیشنهاد نماید.
به لحاظ کارکردهای مثبت اقتصادی وقف در جامعه، اسلام آن را در ردیف ایمان به خدا و رسول و روز قیامت قرار داده است. به طوری کلی، ماهیت اوقاف جنبهی اقتصادی دارد. وقف در حل مشکلات اقتصادی جامعه میتواند بسیار مؤثر باشد به طوری که به عنوان پشتوانه قوی مالی برای دولت تلقی میشود.
استفاده از درآمد اوقاف جهت ایجاد راهها، ابنیههای عمومی، احداث پل، ساخت کارخانجات تولیدی برای جذب جوانان بیکار، اطعام مساکین، تهیه مسکن ارزان قیمت برای جوانان، سرمایهگذاری در طرحهای عمرانی، صنعتی و کشاورزی،کاهش قیمتها و افزایش تولید و... بسیار مهم میباشد. بنابراین، وقف از نظر اقتصادی تأثیر بسیار زیادی بر رشد و پیشرفت جامعه میگذارد.
راهکارهای ترویج فرهنگ وقف
برای شکوفایی وقف در جامعه باید فرهنگ وقف را ترویج کرد. برای این منظور، تنها یک نهاد یا ارگان مسؤول نیست بلکه همهی دستگاههای تبلیغی و اجرایی کشور موظفاند تا در جهت اعتلای فرهنگ وقف در جامعه با یکدیگر همکاری کرده و زمینههای شکوفایی آن را فراهم آورند. هر چند عمل به وقف از سوی مردم مهمترین راه گسترش فرهنگ وقف است.اما باید توجه داشت که مردم نیازمند راهنمایی و آموزشهای دینی عملی در این زمینه هستند. از اینرو مسؤولان کشور به ویژه دست اندرکاران امور مذهبی و فرهنگی میتوانند با یک برنامهریزی صحیح و سیاست اصولی در جهتدهی افکار عمومی به سمت فرهنگ وقف مؤثر باشند.
آثار مثبت وقف در زمینههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در جامعه ایجاب میکند که در گسترش وقف تلاش جدی داشته باشیم. چرا که اگر به این سنت حسنه عمل شود بسیاری از مشکلات فعلی جامعهی ما قابل حل خواهد بود.
سازمان اوقاف و امور خیریه، مبلغان دین، ائمهی جمعه و جماعات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان صدا و سیما، وزارت کشور و مجلس شورای اسلامی از جمله نهادها و وزارتخانههایی هستند که در چگونگی ترویج و اشاعهی فرهنگ وقف در جامعه نقش اساسی دارند. در اینجا به طور اجمال وظایف و نقش هر یک از دستگاههای فوق را در گسترش فرهنگ وقف بیان میداریم:
سازمان اوقاف و امور خیریه
1. یکی از دلایل استقبال کم مردم از اوقاف و وقف کردن، عدم آگاهی مردم نسبت به جایگاه وقف در اسلام و جایگاه اوقاف در جامعه است. مردم هنوز به حرمت خاص وقف آگاه نیستند.از سوی دیگر، مردم با مسایل و موارد مصرف اوقاف آشنا نیستند. بنابراین، سازمان اوقاف باید با انتشار کتاب یا مجله و یا از طریق مبلغان دینی جایگاه و اهمیت وقف را در جامعه مشخص کند تا زمینهی گرایش مرم به وقف فراهم آید؛
2. ایجاد واحدی به نام امور بینالملل در سازمان اوقاف به منظور ارتباط با کشورهای اسلامی جهت بهرهگیری از تجربیات آنها در زمینهی وقف و بیان آن برای مردم ضروری است زیرا بسیاری از مردم کشورمان از نهاد اوقاف در کشورهای اسلامی و تأثیر آن در آن جوامع آگاهی ندارند. بدیهی است که اطلاع رسانی در این زمینه میتواند در گرایش مردم به سمت اوقاف مؤثر واقع شود؛
3. نامگذاری یک دهه از ماه سال به نام دههی اوقاف؛ در این دهه با برپایی نمایشگاه در زمینهی اوقاف، برگزاری مسابقات ویژهی وقف، انجام سخنرانیها در مساجد، مدارس و دانشگاههای کشور، معرفی واقفان به مردم و... مردم را با اوقاف بیشتر آشنا کنند؛
4. تهیهی کتاب در زمینهی معرفی منابع تحقیقی دربارهی وقف (کتابشناسی وقف) با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ متأسفانه در کشور ما دربارهی وقف کمتر تحقیق و مطالعه شده است و این نیز به دلیل عدم دسترسی محققان به منابع در این زمینه میباشد. انجام تحقیق و مطالعه دربارهی اوقاف به گسترش فرهنگ وقف در جامعه کمک میکند؛
5. برگزاری مسابقه در زمینهی وقف و در نظر گرفتن جوایز برای برندگان آن به منظور آشنایی مردم با وقف، تاریخچهی وقف و مصارف وقف از طریق مطبوعات و سازمان صدا و سیما؛
6. تهیهی آرم مشخص برای سازمان اوقاف و امور خیریه تا اینکه مردم به اهمیت و جایگاه اوقاف در کشور پی ببرند؛
7. تشویق واقفان کوچک برای اینکه کمکم حس وقف کردن در مردم به وجود آید؛
8. معرفی واقفان گذشته و حال در قالب یک کتاب یا مجله یا مطبوعات؛ به خاطر اینکه انگیزهی وقف کردن در مردم پدید آید و بدانند که انجام کارهای خیر توسط آنها مورد تقدیر جامعه و مسؤولان است؛
9. نظارت بر حسن اجرای وقف در جامعه؛
10. حذف مستأجر کل از سوی سازمان اوقاف؛ اوقاف مستأجر جزء را بپذیرد تا قشر وسیعی از جامعه از مزایای اوقاف بهرهمند شوند و مردم با مشاهدهی فواید مستأجر در مییابند که این درآمدها متوجه اقشار زیادی از جامعه میشود نسبت به وقف و اوقاف تمایل مثبت نشان میدهند؛
11. جمعآوری و نگارش اندیشه وقف کنندگان و انگیزههای واقف از وقف به صورت کتاب و یا مقاله و درج آن در مطبوعات کشور؛
12. تشکیل انجمن جنبش وقفگرایی در کشور و فعالیت و تبلیغ در زمینهی وقف از سوی این انجمن؛
13. تهیهی فهرست کامل موقوفات کشور از سوی سازمان اوقاف و معرفی آنها به مردم از طریق صدا و سیما، مطبوعات و یا گنجاندن آن در کتاب بینش اسلامی برای آشنایی دانشآموزان با موقوفات کشور.
این کار باعث میشود که بذر گرایش به اوقاف در سنین پایین در ذهن دانشآموزان به وجود آید و در آینده نسبت به این سنت نبوی بیتفاوت نباشند. متأسفانه بسیاری از تحصیل کردههای جامعهی ما هنوز با پدیدهی وقف آشنا نبوده و کمترین اطلاعی دربارهی آن ندارند؛
14. تشکیل هیأت امنای بنیادهای وقفی در سطح کشور متشکل از شخصیتهای محلی برای نظارت بر حسن اجرای قوانین اوقاف و نیز ارشاد مردم در زمینه موقوفات؛
15. برگزاری همآیش در زمینهی وقف در یکی از استانهای کشور و یا در دانشگاههای کشور به طور مداوم هر سال و امتیاز قایل شدن برای واقف از دیگر برنامههای سازمان اوقاف در جهت گسترش فرهنگ وقف میباشد.
مجلس شورای اسلامی
1. تدوین قوانین جدید در زمینهی وقف و مشخص کردن مصارف وقف با توجه به نیازهای جامعه پس از مشورت با مقام ولایت فقیه و از بین بردن نارساییهای قانونی در زمینهی اوقاف؛2. در نظر گرفتن مجازات سخت برای کسانی که به موقوفات تعدی و تجاوز میکنند؛
3. در نظر گرفتن امتیاز و تسهیلات برای واقفان تا دیگران نیز به انجام وقف مبادرت ورزند از طریق تصویب قوانین در این زمینه.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
1. تدوین، نگارش و چاپ کتاب در زمینهی وقف؛ اکثر منابع در زمینهی وقف عربی است که برای استفادهی عموم باید به فارسی برگردانده شود؛2. انجام کارهای تحقیقاتی برای شناسایی فرهنگ وقف در ایران و سایر کشورها؛
3. تشویق اهل قلم به نوشتن کتاب با موضوع وقف؛
4. برگزاری همآیشهای ادواری دربارهی راههای احیای موقوفات با همکاری سازمان اوقاف.
5. برگزاری نمایشگاههای هنری در زمینهی وقف در سراسر کشور؛
6. برگزاری مسابقه با موضوع وقف، تهیهی فیلم، تئاتر با موضوع وقف، چاپ وقفنامه ها و در دسترس قرار دادن آنها به مردم و ایجاد مراکز تحقیق مستقل در زمینهی مطالعات وقفی از جمله وظایف و رسالتهای این وزارتخانه در راستای ترویج فرهنگ وقف در جامعه میباشد.
سازمان تبلیغات اسلامی
1. جمعآوری احادیث و روایات مربوط به وقف و انتشار آنها به صورت کتاب؛2. اعزام مبلغ به روستاها برای بیان فلسفهی وقف در اسلام برای مردم؛
3. برگزاری جشن وقف در شهر و روستا؛
4. تشویق واقفان شهر و روستا در مصلای نماز جمعه با هماهنگی امام جمعه شهر.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
معرفی وقف در جهان اسلام و دعوت مسؤولان اوقاف کشورهای اسلامی به ایران برای انجام سخنرانی دربارهی سیاستهای اوقاف در کشورشان به منظور آگاه نمودن مردم از وضعیت وقف در کشورهای اسلامی بسیار حایز اهمیت است.وزارت فرهنگ و آموزش عالی
1. تشویق دانشجویان دورههای کارشناسی ارشد و دکتری به نگارش پایاننامههای تحصیلی با موضوع وقف؛2. برگزاری همآیشهای دانشجویی در زمینهی وقف؛
3. آموزش وقفنامه نویسی به دانشجویان برای آگاهی آنها از وقف؛
4. دیدار دانشجویان از مراکز اوقاف و بازدید از موقوفات کشور در قالب فوق برنامههای آموزشی دانشگاهها؛
5. خرید کتاب برای دانشجویان، برگزاری جشنهای ازدواج دانشجویی با همکاری سازمان اوقاف تا از این طریق دانشجویان و جوانان به تأثیر و اهمیت وقف در جامعه پی ببرند و در آینده به انجام آن اهتمام ورزند.
وزارت آموزش و پرورش
1. گنجاندن باب وقف در کتابهای درسی برای آشنایی دانشآموزان با وقف؛2. آموزش وقفنامه نویسی به دانشآموزان برای آگاهی آنها دربارهی وقف؛
3. برگزاری مسابقه بین دانشآموزان تحت عنوان طرح شناسایی موقوفات در کشور؛ دانشآموزان با این روش با پدیدهی وقف آشنا خواهند شد؛
4. در درس انشا سعی شود که معلمان از دانشآموزان بخواهند دربارهی وقف و اوقاف انشا بنویسند؛
5. برگزاری اردوهای آموزشی و بازدید از موقوفات برای دانشآموزان
سازمان صدا و سیما
متأسفانه اطلاعرسانی دربارهی فواید و کارکردهای وقف در جامعه از سوی صدا و سیما بسیار ضعیف است. در تلویزیون ما انواع پفک نمکی تبلیغ میشود ولی دربارهی وقف هیچ کاری صورت نگرفته است. در این زمینه سازمان صدا و سیما موظف به اجرای این موارد میباشد:1. معرفی واقفان از طریق سیما، مصاحبه با آنها، تهیهی سریال تلویزیونی از زندگی واقفان بزرگ تا به عنوان الگو در جامعه مطرح شوند و تشویقی برای کسانی که به وقف اهمیت میدهند باشد؛
2. نقل آرای مذاهب فقهی اسلامی در مسایل مربوط به وقف از طریق برنامههای تلویزیونی؛ مثلا در برنامهی »درسهایی از قرآن« لااقل به موضوع وقف نیز اشاره شود؛
3. تهیهی فیلم و سرود دربارهی وقف؛
4. آموزش به مردم در زمینهی وقف و اینکه چه چیزی را برای چه وقف کنند. این آموزش میتواند هفتهای یک شب به مدت بیست دقیقه در یکی از شبکهها پخش شود. در این برنامه با دعوت از مدرسان حوزهی علمیهی قم و مراجع تقلید فواید، مقاصد و نحوهی اجرا و مصارف وقف را برای مردم مشخص کنند؛
5. تهیهی فیلم از موقوفات کشورهای اسلامی به منظور آشنایی مردم با کارکردهای وقف در آن کشورها؛
6. برگزاری مسابقه.
وزارت کشور
فرمانداران، بخشداران، دهداران و شوراهای شهر و روستا و شهرداریها نیز میتوانند با معرفی واقفان، تبلیغ در زمینهی وقف و معرفی موقوفات در گسترش و همگانی کردن فرهنگ وقف سهیم باشند.راههای ایجاد موقوفات جدید
در کنار تشویق مردم به وقف باید جهت وقف را با توجه به نیازهای جامعه مشخص کرد تا از موقوفات تکراری نظیر ساخت مسجد و... جلوگیری شود. تحقیق شود که نیازهای روز جامعه کدامند تا موقوفات به آن سمت سوق داده شود. بدیهی است که اگر وقف برای کارهای عمرانی، صنعتی، کشاورزی و سرمایهگذاری در کارهای تولیدی باشد نسل جدید به وقف روی خواهد آورد و موقوفات تازه شکل میگیرد.
تأسیس کتابخانههای عمومی، موزهها، ساخت خوابگاههای دانشجویی، تأسیس مراکز آموزشی برای فراگیری حرفه و شغل توسط جوانان، ساخت کارخانجات تولیدی و مراکز خدماتی در مناطق محروم و جذب جوانان بیکار، تأسیس مدارس شبانهروزی برای کودکان بیبضاعت، کمک به سازمان بهزیستی، آموزش و پرورش، دانشسراها، هلالاحمر، تهیهی مسکن ارزان قیمت برای جوانان و...
میتواند از جمله مصارف جدید اوقاف و نیز ایجاد موقوفات جدید با توجه به نیازهای جامعه باشد که آثار آنها در جامعه بیشتر خواهد بود و مردم نیز با دیدن آثار و کارکرد وقف در این زمینه در ایجاد موقوفات تازه شرکت میکنند.
شناسایی زمینهای وقفی در سراسر کشور از سوی سازمان اوقاف به ویژه زمینهای وقفی که در نتیجهی اصلاحات ارضی به دست مردم افتاد، بازسازی موقوفههای مخروبه نیز میتواند در احیای موقوفات مؤثر باشد. به نظر میرسد بیان کارکردهای موقوفههای آستان قدس رضوی برای مردم، آنها را به تشکیل موقوفات تازه تشویق و کمک نماید.
بنابراین، باید تحقیق شود که نیازهای جامعه چیست تا متناسب با آن نیازها موقوفات جدید شکل بگیرد. تدوین قوانین تازه دربارهی موقوفات از سوی مجلس شورای اسلامی و استفتا از مقام معظم رهبری دربارهی مصارف جدید موقوفات در این زمینه بسیار مؤثر و راهگشاست.
مسؤولان ذیربط نیز موظف به تبلیغ، راهنمایی و تشویق مردم در ایجاد موقوفات جدید هستند. تهیهی جزوات آموزشی و برگزاری کلاسهای آموزشی برای توجیه مردم در این خصوص ضروری است.
نتیجه
وقف یکی از برترین و پردوامترین مظاهر احسان و نیکوکاری به مردم و خدمت به همنوعان و کمک به مصالح جامعه و تنظیم امور فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. میتوان به جرأت ادعا کرد که اگر اوقاف در مسیر صحیح به راه انداخته شود و واقفان به راه معقول و درستی هدایت شوند بسیاری از مشکلات جامعه حل میشود.به عبارت دیگر، کارنامهی درخشان وقف این نوید را به ما میدهد که از طریق گسترش موقوفات و هدایت آنها میتوان اکثر نیازها و ضروریات جامعه را تأمین کرد و سنگینی این امر را از بیتالمال مسلمین برداشت یا لااقل از فشار آنها بر بودجهی کل کشور کاست.
با توجه به کارکردهای مثبت وقف در جامعه ضروری است که از طریق تدوین یک سیاست اصولی و برنامهریزی شده از سوی دولت به منظور شکوفایی فرهنگ وقف در جامعه، زمینههای احیای این سنت حسنه و نبوی را فراهم آورد. این امر مستلزم تلاش همهی دستگاههای اجرایی کشور است. از همه مهمتر، عمل مسؤولان به وقف به عنوان الگو میتواند در گرایش و سوقدهی مردم در عمل به وقف مؤثر باشد و به تدریج فرهنگ وقف در جامعه حاکم گردد.
پی نوشت :
1-نهجالفصاحه، کلام 906، ص 183؛ وسائل الشیعه، ج 13، ص 292.
2- فروع کافی، ج 7، کتاب الوصایا، باب الصدقات، حدیث 5
3-وسایل الشیعه، ج 6، کتاب الوقف و الصدقات، باب 10، حدیث 2
4-همان.
5-سلیمیفر، مصطفی، نگاهی به آثار اقتصادی و اجتماعی وقف، انتشارات آستان قدس رضوی، 1370، صص 68، 67، 65.
6-وسایل الشیعه، ج 13، ص 312؛ بحارالانوار، ج 103، ص 183.
7-بحارالانوار، ج 41، ص 43.
8- مستدرک الوسائل، ج 2، ص 511
9-فروع کافی، ج 7، همان
10- سلیمیفر، مصطفی، همان، ص 65
11-لمبتون، مالک و زارع در ایران، ترجمهی امیری، منوچهر، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ج 1362، 3، ص 81.
12-شهابی، علیاکبر، تاریخچهی وقف در اسلام، تهران، چاپخانهی دانشگاه تهران، 1343، ص5.
13-لمبتون، همان، ص 81.
14-مجلهی وحید، ش 1352، 7، ص 61.
15-فضلالله همدانی، رشیدالدین، سوانح الافکار رشیدی، به کوشش محمدتقی دانش پژوه، تهران، کتابخانهی مرکزی دانشگاه تهران، 1358، ص 36 - 32
16-تذکرة الملوک،به کوشش سید محمد دبیرسیاقی؛ سازمان اداری حکومت صفوی، ترجمه رجبنیا، مسعود، تهران، ج 2، امیرکبیر، 1368، ص 2.
17-لمبتون، همان، ص 223.
18-سپنتا، عبدالحسین، تاریخچهی اوقاف اصفهان، ادارهی کل اوقاف اصفهان، 1346، ص 343 - 340.
19-دالمانی، هانری رنه، سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ترجمهی فرهوشی، تهران، چاپ گیلان، ص 73 - 72.
20-گزارش مسؤولین ادارهی موقوفات ملک، کتابخانهی آستان قدس رضوی، ص 27
21-سازمان حج و اوقاف و امور خیریه، نگاهی کوتاه به سنت نبوی وقف، ص 18.
یراث جاویدان
این مقاله در تاریخ 1403/3/29 بروز رسانی شده است
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}